چند روزیه که یکی از پیشی های زبر رو زرنگ را فرستادیم چند تا خیابون پایین تر از خیابون لارستان تا زاغ سیاه این اجنبی پرست ها را بزنه تا ببینیم چرا پیشی ها خارجکی را هم به پریشین کت های وطنی ترجیح دادن!؟

نکته جالب توی این چند روزی که  داشتیم دفتر این اجنبی پرستها را زیر نظر می گرفتیم، یکی از اون به اصطلاح خودی ها دیدیم که با اون شکم گنده اش رفت تو دفترشون و بعد که اومد بیرون اونقدر شل و ول شده بود که تلو تلو می خورد!فکر کنم چیز خورش کرده بودن!یه ماستی،دوغ نعنایی خلاصه یه چیزی به خوردش داده بودن تا کلی اطلاع از گروه ما رو بهشون بده!
القصه ....فعلا پیغام فرستادیم اگر از مواضع خودشون پایین نیان،یه فکری ،حمله ای یا خلاصه یه کاری میکنیم ...!
تازه به اون آقای که تا دیروز ما رو گروه می گذاشت و دیگه دنبالمون هم نمیومد هم همینجا اعلام میکنیم اگه یکباره دیگه اونطرفها پیداش بشه،خودشو ،اون کتاب های خونده و نخونده اش را آتیش میزنیم!
معنی نداره با اون شیکم گنده اش یکاره پاشه بره دفتر اجنبی پرستها و زیر آب اینو اونو بزنه!